آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود صدا در گلو شکست
تا آمدن با تو خدا حافظی کنم
بغض امان نداد و خدا... در گلو شکست
شیشه ی دل راشکستن احتیاجش سنگ نیست/
این دل بانگاهی سرد پرپر میشود/
باخودم عهدبستم باردیگر که تورادیدم...
بگویم ازتودلگیرم ولی بازتورادیدم و گفتم...
بی تو میمیرم ادامه مطلب ...
این به عهده ی تو گذاشته شده است که چه شوی و چه نشوی .
هستی تو آفریده ی خود توست .
هیچ کس را سرزنش نکن ؛نه تاریخ را،نه طبیعت را و نه خدا را
زندگی یک ماجراست .
زندگی برنامه ای نیست که بی حضور تو به اجرا گذاشته شود .
حقیقت چیزیست که تو باید آن را بیافرینی ،
.................
یک پسر با یک نگاه از یک دختر خوشش میاد ... و عشق از طرف اون شروع میشه ... تا جایی که زندگیش رو پای عشقش میذاره ... اما دختر باور نمیکنه ... چون یک چیزهایی دیده و شندیده ... تا دختر میاد پسر رو باور کنه ، پسر دلسرد و خسته میشه ... میره با یکی دیگه ... بعد که دختر تازه تونسته پسر رو باور کنه میره طرفش ... اما پسر رو با یکی دیگه میبینه ... اینجاست که میگه: حدسم درست بود ... ادامه مطلب ...
همیشه فکر کن تو یه دنیای شیشه ای زندگی می کنی .پس سعی کن به طرف کسی سنگ پرتاب نکنی .
چون اولین چیزی که می شکنه دنیای خودته. ادامه مطلب ...